به نام خدا ( قشنگ ترینه)
(الو ...
بابا کشتند مارو.. سوم امام نشده رسانه عمومی از عزا در اومد...
شاکی ام داغون...آخه یعنی چی...دوست مسیحی بنده به احترام همسایگی با یه بچه مسلمون تمام شادی ها و جشناشو قطع کرد...ولی....
خب تو مثلا حالیته...اون بچه چی؟...صبح توی مدرسه دست میزنند... شادی میکنند...شیرینی میخورند....شب هم میادو با مامانو باباش میره باسه دهه ی سوم هیئت..گریه میکنه ..سینه میزنه...
فکر نمیکنی باسش تضاد ایجاد شه...همه که مثل تو مدرسه ......... نرفتند...
به خدا من مخالف این چیزا نیستم...به خدا نیستم...خودت که میدونی و منو میشناسی حتی از خودم بیشتر...به مولا .....
اصلا اینو بیخیال..
بچه های غزه چی...هان ؟ مگه اونا مسلمون نیستند...چی شد ...ما باید اخبارشونو با بدبختی اونم از رسانه های اینترنتی دنبال کنیم...امروز تازه یه نشست باسشون تشکیل دادن...امروز...خسته نباشند...
چه میدونم...آره...باشه...سعی میکنم...فغلا ..یا علی)
پ ن : اینا مکالمه تلفنی من بود با حسسسسسسنا...جوابای خوشگلی داد به دلم نشست...البته اینا باسه من بود ..جواباشو دیگه ننوشتم...اولین بار بود مثل آدم حرف میزدیم...اصلا یه دفعه شک کردم که اونو خواستم قطع کنم...دیدیم نه ..بابا ایول
پ ن : عاشق انتقادم..ولی از نصیحت متنفر...اگه میخوای نصیحت کنی ..مختاری ..ولی ترو خدا فکر مانیتور منم باش...
پ ن : این جمله رو داشته باش خیلی قشنگه از یه برگ کاهی از اعلامیه ی یه شهید برداشتم.که البته کلشو بعدا مینویسم...
یارانمان رفتند..یارانمان رفتند...رفتند تا قله ی فلاح ،رفتند تا قبیله ی نور ،رفتند و به کاروان مضلومان تاریخ پیوستند....
پ ن : یه دفعه یه دوست به خاطر زمزمه ی یا علی بم گفت: (یادت باشه همه ی اینا واسطه اند...حواست به اصلیه باشه...مواظب باش حاشیه ها موجب فاصلت با بالایی نشه... ) دمش همیشه گرم
پ ن : .........
در پناه خود خدا
یا الله
نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 2:1 عصر روز دوشنبه 86 بهمن 15
به نام او
بودایی و هندو : اصالت در رنج
غرب و مدرن: اصالت در لذت
اسلام: اصالت در کمال
کمال؟؟؟
این کمال؟؟
و یا این؟
بشینیم و هیچ نگیم...
پ ن :...سلام
پ ن : ... گفته بودم تو همین نقطه ها کلی حرف لونه داره
پ ن : اینم ذکر یه درویش بود که چتد وقته ذکر منم شده:
از ذکر علی مدد گرفتیم آن چیزی که می شود گرفتیم
در بوته ی آزمایش عشق از نمره ی بیست صد گرفتیم
پ ن : راستی دعا یادتون نره نه باسه خودت باسه همه
پ ن: قرار شده اگه همه درسامو پاس شم برم و راننده بی آر تی شم ..اگه دعا کنی ..قول میدم همتونو تا دانشگاهاتون برسونم
پ ن : و باز هم..............
در پناه خود خدا
یا ساقی کوثر
نویسنده » . ساعت 10:2 صبح روز چهارشنبه 86 بهمن 10
گفتم کجا گفتا بخون گفتم چرا گفتاجنون گفتم که کی گفتا کنون گفتم نرو خندید و رفت
پ.ن*: اصلا نمی دونم برای چی اینو نوشتم ...
شایدچون من نسبت به ایشون خیلی ارادت دارم اینو نوشتم .
پ.ن**: من هر وقت به پر کشیدن ایشون فکر می کنم یادحرف آقا می افتم :
دو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت :
از شما دو درخواست دارم : یکی این که دعا کنید من رو سفید بشوم ،دوم این که من شهید شوم.
پ.ن ***: یه چیز دیگه این که ما دوست داریم نظرات شما رو بدونیم که اگه انتقاد یه پیشرفتی داشته باشیم یا اگه پیشنهاده یه دلگرمی داشته باشیم ....
پ.ن****: به مناسبت این ماه این رخت رو بر تن حسینیه ی مجازیمون کردیم...
پ.ن ***** : در جواب یکی ازدوستان بی نام ونشون که با اسم..* هر چی میگذراری*.. کامنت گذاشته بودن ما قصد هیچ گونه جسارتی رو نداشتیم ... بعدش هم به نظر من آدم هر جوری که توی
دلشه باید همون جوری با همون زبون بنویسه ... ( البته این نظر منه )
بعدش هم گفته بودند وبلاگ رو با بوی معنوی پر کنید .... معنویت (بازم به نظر من ) رنگ قالب و مداحی ... نمیدونم این جور چیزا نیست. بوی معنویت و خواننده باید با کالبد شکافی متن در بیاره ..
به هر حال من اصلا از این نظر بدم نیومد اما منم خواستم نظرم رو بگم .
پ.ن******: اگه مدد حیدر کنه غوغا می شه به مولا
پ.ن آخر :اینم یه گزارش تصویری از یه سفر...
نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 11:10 صبح روز سه شنبه 86 بهمن 2