بسم الله
سلام
چندین سال پیش وقتی بهم میگفتند چی دوست داری به بهترین دوستت هدیه بدی؟؟ بی تردید میگفت تابلو نقاشی ...
ولی این سال ها .... هیچ هدیه ای بهتر از کتاب نمیدونستم ......
ولی حالا میگم : بونســـــــــــــای
میدونید بونسای چیه؟؟
یه گیاه زینتی ژاپنی ..
چند وقته دارم روی بنسای کار میکنم...... اون اولا هرکی میشنید ... میگفت برو بچه .. جو گیر شدی.. چون کشاورزی خوندی فکر کردی حله .. بابا اینجا ایرانه .. یا میگفتند .. سرش به سنگ بخوره خودش میفهمه... فکر کرده همه چی آسون به دست میاد
کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم ....من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم
پریروز برای دومین بار داشتم خاکشو عوض میکردم.. اینقدر خوشحال بودم که دوست داشتم ببرمش تو خیابون و به همه نشونش بدم..
شادم که زود می گذرد شادی ام ، ولی غم میخورم که هیچ غمی ماندگار نیست
بر خلاف تصور و حتی تحقیقات نشون داده( تیریپ دانش اومدم) حداقل بعد از یک سال باید این پیشرفت رو میکرد ....
اینا اصلا مهم نیست..... مهم اینه که تنهایمو دارم با یه موجود زنده ای پر میکنم .. که برای محبتم ارزش قائل میشه و سبز میشه... برای محبتی که بهم میکنه توقعی نداره ... توی سخت ترین لحظه هام مثل قبل پیشمه ... نه اینکه ...
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها ..... گل فروش ای کاش با آن ها مرا هم می فروخت
داشتم میگفتم ....اساس پرورش بنسای، تکیه بر ساقه و ریشه به جای برگ .. اینجاست که وقتی کوچکترین جوونه سبزی رشد میکنه..باید چشماتو ببنید قیچی رو برداری و ... کوچکترین ریشه اضافی رو باید حذف کنی ... نباید بزاری حتی یه ابسیلون مواد غذایی تلف بشه....
اینجاست که بر میگردی به خودت نگاه میکنی :: تکیه بر ساقه و ریشه ...
از هم آغوشی دریا به فراموشی خاک .... ماهی عمر چه دی د از سفر کوتاهش
کفن برف کجا ، پیرهن برگ کجا ؟؟..... خسته ام ، مثل درختی که از آذر ماهش
حرف آخر : عشق رازی ا ست که تنها به خدا باید گفت ......چه سخن ها که خدا با من تنها دارد