سفارش تبلیغ
صبا ویژن



کوثر1،کوثر2و ... - دالانی به سوی بهشت






درباره نویسنده
کوثر1،کوثر2و ... - دالانی به سوی بهشت
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
خرداد 87
آبان 87
بهمن 87
اسفند 87
فروردین 88
اردیبهشت 88
خرداد 88
تیر 88
مرداد 88
شهریور 88
مهر 88
آبان 88
آذر 88
دی 88
بهمن 88
دی 87
مهر87
آبان 86
آذر 87
مرداد 87
شهریور 87
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
تیر 87
فروردین 1389
اسفند 1388
بهمن 1388
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
شهریور 89
مرداد 89
فروردین 90


لینکهای روزانه
مجنون خنده های تو ام ،‏بیشتر بخند !‏ [139]
مهـــــر [23170]
ایســنا [41]
ایـــــرنا [40]
رجـــا نیــوز [152]
فــــارس نیوز [132]
حامیان دکتر احمدی نژاد [100]
پایگاه وبــلاگ نویسان ارزشی [50]
پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری [165]
کشاورزی [114]
دانشگام [387]
به سوی نور [194]
استخاره با قرآن [254]
حاج محمود کریمی [230]
سایت شهید آوینی [262]
[آرشیو(15)]


لینک دوستان
دالان بهـشت ...
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
کوثر1،کوثر2و ... - دالانی به سوی بهشت

آمار بازدید
بازدید کل :417357
بازدید امروز : 70
 RSS 

بسم الله

سلام

به مناسبت هفته کتاب و کتاب خوانی اسممون شده متصدی ....

_اسمشو بخون
--دستشو گرفته جلوش نمیتونم ببینم

- ای بابا3 نکن دیگه همه دیدن تابلو شدیم

--فکر کنم اسمش متصدیه

______________________

تا 20:30 دانشگاهیم مثلا نمایشگاه کتابه.. اینم بچه هایی که میان مثلا کتاب بخرند یا؟؟؟؟؟؟؟؟... کتاب های پرفروشمون شده فال های ماه های مختلف و روانشناسی ازدواجو ... فلان چیز عاشقانه و فلان نوشتهی عاشقانه و...
غیر از شوخی نامردیه نگیم دا ،بابانظر و حتی قرآن عطری55هزارتومنیمون رو هوا رفت

 

پ ن : این نمایشگاه مارو که زندگی انداخت.. به خصوص از کوثرم.... حتی دخی دای عزیزم.....(( در گوشی : دخی دایی ـــــــ کنکوری جونم دلم برا یه ذره شده ))

پ ن : از دفتر بسیج برادران صدای مداحی میاد. البته بریده بریده.. هی میزنند بعدی.. فکر کنم یا سیستمشون درگیره.. یا خودشون با خودشون درگیرند

پ ن : راستی این عکسو ببینید.. وبلاگه دوست جونمه..... کیــــــــــــــــــــــــــــا بیـــــــــــــــــــــــا دوست دارم

پ ن : این وب یکی از بهترین همکارانمه  .... انگار اونا هم دوتایی مینویسند.... مــــــــــــــــــــــــاه نو .. به نفعتونه باهاشون درگیر نشید وگرنه کاتررو درمیارنووووو... بقیش در قسمت بعدی.. (قابل تذکر است که کاتر وسیله ایست تیز و برنده که اصولا برای برش وسایل مثلا محکم تر استفاده میشود.. ولی ما یعنی ایشون برای امور ضروری تر استفاده مینماییند)

یا علــــــــــــــــــی



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 6:41 عصر روز چهارشنبه 88 آبان 27


www.naghola.com

 

www.naghola.com




نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 7:20 عصر روز سه شنبه 88 آبان 19


بسم الله

سلام

یعنی میشه با عینک آفتابی به د‍ُر نگاه کرد ؟؟

میگن هرچی یو وی عینکت بالاتر باشه شفاف تره و تغییر رنگ کمتره ...
هرچی یو وی بالاتر قیمت بالاتر ...
پس نتیجه میگیریم برای دیدن دُر از پشت عینک آفتابی باید حداقل حداقل عینک 125 هزارتومنی داشته باشی ...


پ ن : اینجا دُر استعاره از اشیای با ارزش اطرافته  ...  یو وی استعاره از عیار چشمته

پ ن : میخوام  تو خودم تغییرات اساسی بدم..  از اساسی 1000 کیلومتر اونورتر .... مثل تهران تا مشهد .... منم رفتم تو تاهوما



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 10:15 صبح روز یکشنبه 88 آبان 17


بسم الله
سلام
از کجاش شروع کنم ؟؟ از کجای دلم شروع کنم ؟ دلم خیلی پره .. خیلی ... آخه خدا تو که میدونی کمر ما زیر امتحانات میشکنه چرا این همه امتحان میکنی ؟؟؟
بالآخره خدا داره قسمت میکنه .... قسمت میکنه که  تو این تاریخ به قول بچه ها به یاد موندنی ما هم اونجا باشیم .. البته اگه تا اون روز سکته مغزی قلبی رو یه جا نزنم .... خیلی دلم میگره وقتی یه چی رو از خدا میخوای باید هزارو یک چیزو انجام بدی تا به اون چیز برسی .... اینجوری لذت خواستت صد برابر میشه .....
ولی دیگه کم اووردم .. دیگه نمیکشم .. تاحالا هزار بار خواستم از خواستم بزنم....ولی چه کنیم که ....

آهوی دلم باز دوباره بهونه ی صیادو داره ...
 کسی که بار گناه  حاصلشه ...
اگه نور ولایت تو دلشه ...
ضمانت این آقا شاملشه ...

شاید خدا خواسته این مشکلات رو سر راهم بزاره تا فراموش کنم همه اون بغض هایی که تو دلم بوده .... بغض هایی که تا یاد امام رضا میوفتادم میترکید.. آخرین وداع ... آدم هایی که منو یادش مینداختند ... تولد امام رضای سالهای گذشته... حتی قول هایی که به امام رضا داده بودم.....چی شد که تو عید نتونستم برم پیششش..(( دخی دایی جونم  یادته )) و یا چه جوری گناهامو به رخم کشید و تردم کرد .....

دلتو به ابن خونه بسپار...
 گدایی کن و بهش بازو بزن
روبروی ضریحش زانو بزن
حرمو با مژه هات جارو بزن

باید گدایی کنی تا بهش برسی.... خدایا شکرت اومدم بگم ..... حلالـــــــــــــــــــم کنید
برام دعا کنید .. دعا کنید از مسئولیتش بر بیام.... تا حالا مسئول همچین اردویی نبودم.... دارم له میشم.. ... یعنی له شدم .. تروخدا برام دعا کنید....... به غریبیش قسمش دادم تا تو این غریبیم تنهام نزاره....... اینه تا الان روپام
تو این چند روزه خیلیارو اذیت کردم .. شرمنده ... تروخدا ببخشید ....

جایی که پره از فرشته .. یا عرش خداست یا بهشته
جایی دیگه نرو دیر نمیشه     هرچی بمونی دلت سیر نمیشه
هرکی با آقا باشه پیر نمیشه

نائب زیاره همتون هستم به خصوص اونایی که خیلی دوسشون دارم... از ته ته دلم.. البته دل حقیقیم نه مثل بقیه مجازیم

یه گوشه نشستی مگه کاری با آقات نداری
میون دعاهات نکنه چیزیو جا بزاری....

هرچی دوست داری از امام رضا عیدی بگیر ... هم مدینه و هم یه کربلا عیدی بگیر

بیاو کنار پنجره فولادو نگاه کن چشاتو ببندو همه مریضارو دعا کن
پیمونت اگه تا ابد میخوای پر بمونه .... رزقتو بگیر از پیاله سقاخونه

حلالمون کنید
در پناه خود خدا

امضاء کـــــــــــــــــــــــــوثر 
یا علی



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 12:7 صبح روز یکشنبه 88 آبان 3


او ...

ناگوار بود ، شاید به خاطر ناگهانی بودنش !‏ خبری از این حرف ها نبود ، فکرش را هم نمیکردم ، انگار خبری نبود !
» خبرترین خبر روزگار بی خبریست
  خوشا که مرگ کسی را ، خبر نخواهد کرد


رفت ، با اینکه نمیخواستم باور کنم !‏ نه . نمیتونستم باور کنم که رفته باشه . رفت و  یه قاب عکس و روی تاقچه برای همیشه جا گذاشت ! باور نمیکردم که قاب عکس بتونه جای خالیش و برام پر کنه ! اما انگار این تنها چیزی بود که وجود داشت ، یا اینکه جای خالیش و پر میکرد ، اما نه توی دل من ! برا دل من کافی نبود ، اما شاید برا تاقچه کفایت میکرد !
» تا بپیوندد به دریا ، کوه را تنها گذاشت
  رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت


دل خوش این بودیم که جایی که هست ، عالیه ! هر چی میشد برا تسکین دل خودمون  میگفتیم رو به روی گنبد ، دیگه چی از این بهتر !
» سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
  جای ما این جاست یا آنجا چه فرقی میکند !


گذشت ، چند وقت یه بار که دلتنگ میشدم ، میرفتم ، برا دل خودم ! اما کم کم همین چند وقت یه بار شد وعده های امروز و فردا . امروز نشد ، فردا دیگه حتما میرم ! اما فردا هم ...
» فرصت امروز  هم با وعده فردا گذشت
  بی وفا ؛ امروز با فردا چه فرقی میکند !


آخرین بار ! آخرین باری که اومدم پیشت ، خیلی دوره ! اما برا گول زدن خودم ، سعی میکنم زیاد دور نبینمش . میشه گفت خیلی هم دور نیست !
» سنگدل ! من دوستت دارم فراموشم نکن
  بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین تر است


»» اولش سخت بود ! هنوزم سخته ...

»» دلم میگیره وقتی تیکه های اولی که نوشتم و با تیکه های آخرش کنار هم میذارم ! اول هاش حرف دله ، ‏اما آخراش بهونه است ، فقط بهونه ...

»» وقتی یک خط مینوشتم ، شعری که بعدش نوشتم ، به ذهنم میرسید . اینجا حافظه یاری کرد ، یه کاری کرد که بعد از هر خط  احساس کردم چقد بی معرفتم ، چقد سنگدلم ...

»» چندین سال میگذره ، امروز همون روزیه که حس و حالم و تو خط  اول گفتم ! با این تفاوت که حال اون روز من و نمیشه تو یه خط گفت ، گفتنش بیشتر داغونم میکنه !

»» خدایش بیامرزد . بهش میگفتم باباعلی

در پنــــاهش





نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 12:25 عصر روز شنبه 88 مهر 18


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >