سفارش تبلیغ
صبا ویژن



کوثر1،کوثر2و ... - دالانی به سوی بهشت






درباره نویسنده
کوثر1،کوثر2و ... - دالانی به سوی بهشت
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
خرداد 87
آبان 87
بهمن 87
اسفند 87
فروردین 88
اردیبهشت 88
خرداد 88
تیر 88
مرداد 88
شهریور 88
مهر 88
آبان 88
آذر 88
دی 88
بهمن 88
دی 87
مهر87
آبان 86
آذر 87
مرداد 87
شهریور 87
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
تیر 87
فروردین 1389
اسفند 1388
بهمن 1388
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
شهریور 89
مرداد 89
فروردین 90


لینکهای روزانه
مجنون خنده های تو ام ،‏بیشتر بخند !‏ [139]
مهـــــر [23170]
ایســنا [41]
ایـــــرنا [40]
رجـــا نیــوز [152]
فــــارس نیوز [132]
حامیان دکتر احمدی نژاد [100]
پایگاه وبــلاگ نویسان ارزشی [50]
پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری [165]
کشاورزی [114]
دانشگام [387]
به سوی نور [194]
استخاره با قرآن [254]
حاج محمود کریمی [230]
سایت شهید آوینی [262]
[آرشیو(15)]


لینک دوستان
دالان بهـشت ...
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
کوثر1،کوثر2و ... - دالانی به سوی بهشت

آمار بازدید
بازدید کل :425113
بازدید امروز : 41
 RSS 

بسم الله

سلام
یه جنگ اینترنتی با نظرسنجیCNN...حتما برید اگه باز نشد با قفل شکن بازش کنید..اگه قفل شکن نداشتید بگید تا براتون بفرستیم......اونجا به فلسطین رای بدید...بعدشم حتما برید و نظرتونو به هر زبونی که میتونید بنویسید..( روی گزینه ی Discuss کلیک کنید ) به عنوان یه ایرانی..جدی جدی اگه نرید خیلی بی معرفتید..اون اولیه خیلی مهم تره...

پ ن : ((تحلیلگر اسراییلی: جنگ غزه بیش از آن که با حماس باشد، با ایران است و اسرائیل می خواهد ستاره بخت ایران را در منطقه به حالت افول درآورد.))

....

پ ن : لس آنجلس تایمز در عین حال از قول این تحلیلگران می نویسد: هدف اصلی اسرائیل از بین بردن توان ادعای پیروزی توسط حماس و درپی آن تضعیف وجهه ایران در جهان عرب است

میتونید این چیزارو بشنوید و بشینید درس یا مطالب عاشقانه وبلاگ هارو بخونید...

یا علی



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 8:22 صبح روز سه شنبه 87 دی 24


بسم الله

 

عشق یعنی یه پلاک که زده بیرون زدل خاک
عشق یعنی یه شهید ............. با لبای تشنه سینه چاک
عشق یعنی یه جوون ... یه جوون بی نشون
عشق یعنی یه نماز.......... با وضو گرفتن توی خون
عشق یعنی یه پدر ... که شبا بیداره تا سحر
عشق یعنی یه خبر ................... خبر یه مفقود الاثر
عشق یعنی یه پیام ....... تا بقیه الله و قیام
عشق یعنی یه کلام................. پا به پای فرزند امام

پ ن : حاجی این شعرو پشت موتور گفته...میتونیم بگیم یکی از مزیت های موتور این است که طبع شعر رو باز میکنه....((جدی موتور سوارارو دیدین همشون دارن هوار میزنند))

پ ن : دیروز حالمون داغون گرفته بود...این شد که از یکی از دوستامون که سید تشریف دارن خواستیم دعایی برامون نماییند...گفت : (خدارو شکر دلت گرفته...ان شالله دل خدا ازت نگیره...بالاترین شادی روهمیشه برات از خدا میخوام)..یه چی دیگه هم گفت که از گفتنش در این مکان فرهنگی معضوریم

پ ن : اینم وبلاگ دخی دایی وسطی و به نوعی دخی عمو وسطی..(ش -ق ).....چی فکر کردین فرهنگ خانوادمون از برج میلادم بالاتره...اصلا حرفشو نزنید که سایت مادربزرگمونو بهتون بدیم که اصلا امکانش نی

پ ن : .....18 روز مقاوت.....
پ ن : خیلی التماس دعا......علی یارتون



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 1:2 عصر روز یکشنبه 87 دی 22


بسم الله

خواب میدیدم که در بیداری ام
در مسیر کاروانی جاری ام....کاروانی بی سر و بی سرپرست
گر بگردن خشک لب ، تاول به دست
کاروان از بس آتش دیده بود ..اشک در چشمانش خشکیده بود

غنچه میبینم دلم پر میزند

غنچه میبینم دلم پر میزند .بوسه بر قنداق اصغر میزند

گفت بابا....:

بی برادر مانده ای؟......بی کس و بی یار و یاور ماده ای ؟
گر تو تنهایی بگو من کیسنم؟ .... اصغرم ..اما نه.....اصغر نیستم
ای پدر....تشنه ام

اما نه از آب فرات ... آب میخواهم ولی آب حیات

غنچه می بینم دلم پر می زند ...

دعا یادتون نره ...



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 9:52 صبح روز یکشنبه 87 دی 22


بسم رب الحسین
این روزا هم اومد و رفت !
نمی دونم چقد همراهشون شدی ...
اما هیچی مثه شام غریبان دیشب نبود !
ما دیشب راه افتادیم با ماشین از این محله به اون محله !
هر کی یه جوری برا خودش شام غریبان گرفته بود !
هیچ کدوم محله ها ! هیچ کدوم کوچه ها ! هیچ کی شبیه اون یکی نبود دیشب !
دیشب همه انگار سرگردون بودن !
هر کی یه شمع گرفته بود دستش از این ور به اون ور  !
حس می کردم دنبال یه چیزی هستن ! دنبال گم شدشون می گردن !
دیشب دل همه گرفته بود !
کسی حرفی نمی زد ! انگار سوسو زدن شمعی که کف دستشون گرفته بودن همه چیو میگفت !
سوسو که می زد دلو آتیش می زد ...
وقتی فک میکردم  با یه شمع که شاید اونم نبوده تو صحرا دنبال پیکر عزیزت بگردی !
چه حسی داره ...
چی کشیدن !
چی بهشون گذشت ...
حس غریبی داشت دیشب !
خیلی غریب !
ولی یه کاروان دیدم که هر کدوم شمعشونو گرفته بودن دستشون و نوحه می خوندن!
این کاروان مثه هیچ کدوم که نبود هیچ !
با همه فرق می کرد ... از جنس اونای دیگه نبودن !
اینا رو که دیدم ! بغض کردم ...
بعد که همراهشون شدم  گریم گرفت ...
ولی عجیب تر از همه ای بود که گمشون کردیم !
دیگه ندیدمشون ...
ازشون جاموندم ...
اونا رفتن و من موندم ...
با همه فرق می کردن ! با همه ...

                                                                        شمعی در گوشه دلم سوسو می زند

غزه رو که یادتون هست ؟
التماس دعا

 



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 6:10 عصر روز پنج شنبه 87 دی 19



بســـــم الله ... 


شب سنگینی است !
نه صدایی از جنبنده ای بلند میشود و نه ناله ای از کسی !

همیشه این شب برایم اینگونه بوده ! هوا آرام و گرفته ، آنقدر که احساس خفگی می کنم .

انگار اینبار شب قصد به روز رسیدن ندارد . گویی خورشید از طلوع کردن شرم دارد .

هوای دلم گرفته است .

امشب ؛ امشب شب شام غریبان است .

صدای کاروانیان است  .صدایش به گوش میرسد .

هیچ کس حرف نمی زند ... نه  ! حرفی برای گفتن نمانده .

تنها صدایی که گاه به گاه به گوش  می رسد ،
صدای لغزیدن قطرات اشک بر گونه های اسراست !

تا به حال شنیده ای ؛  برای بدست آوردن یک انگشتر ، انگشتت را ببرند  !

تا به حال شنیده ای ؛ که به یک پیراهن کهنه از یک جسم پاره پاره رحم نکنند  !

تا به حال شنیده ای ؛ در مقابل چشمان خواهر روی سینه برادر بنشینند و

نقشه قتل او را عملی کنند !

تا به حال شنیده ای ؛ زمانیکه یک بچه پدرش را صدا می زند ،  

سر بریده او را بر دامانش بگذارند !

من میگریم . اینبار در و دیوار هم می گریند .

چیزی بر دلم سنگینی می کند ! بغضی ...

دلم تنگ است !

دلم هوای کربلا را کرده !

دلم هوای ایستادن در تل زینبیه را کرده  .

دلم هوای نشستن در کنج حرم عباس (ع) را کرده ...

هوای قدم زدن در بین الحرمین ...

حال دلم خوب نیست. بیا برویم ...

پ . ن : وقتش است ! 
 وقت آن است که شمع دلم را بر کف دست گیرم تا شاید رد پای گمشده ی قدمهایشان را بر دلم پیدا کنم !

 قدمهایشان نزدیک است ...

 انگار شمعی در گوشه دلم سو سو می زند !

 اینبار به چشم هایتان التماس کنید تا برای غریبی حسین (ع) گریه کند

یا حســــــین ...
...این ایام ما رو یادتون نره ....
التماس دعا
یا علی



نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 11:34 عصر روز یکشنبه 87 دی 15


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >